کارنامۀ جواد مجابی درفرهنگ ایران  

 

  • جواد مجابي فرزند سيداشرف مجابي و عذرا جوادي /22 مهر 1318/ قزوين / ليسانس قضائي ودكتري اقتصاد دانشگاه تهران ودرنگ در رشتۀ مجسمه سازی دانشکده  هنرهای زیبا وپرداختن جدی به طراحی ونقاشی/ شاعری /نویسندگی / نقدونظر ادبی وهنری / روزنامه نگاری / پژوهش تاریخ نگرانه / طنزاندیشی/ وفعال اجتماعی .
  • همسر : ناستين ( آسيه جوادي_ ازدواج در 9 مهر 43) / دختر: پوپك مجابي _تولد 1345  / پسر : حسين مجابي _ تولد 1353.   فخرنگارنده ، از نسبت برادری با حسین مجابی نقاش فقید است .
  • كارمند دادگستري وبعد فرهنگ وهنر از340 1 تا   1357 ( بی ادعای خدمت گزاری دولت به علت عدم حضور در اداره  )/ اخراج از سه شغل در سال 58 وخانه نشینی همیشگی که ازسوئی مایۀ آفرینش آثاربسیارشد .
  • روزنامه نگاری از 15 سالگی ( درصدای قزوین ) تا حالا . دبير بخش فرهنگي روزنامه اطلاعات از 1347تا1358 / سردبير دنياي سخن / ازدبيران تكاپو وگردشگري وجنگ پیشتاز وهمکاری با جهان نو / خوشه / فردوسی و روزنامه های نیمه مستقل دهۀ 60 به بعد / فعالیت در کانون نویسندگان ایران از 1347 /
  • نقاشی کردن که از پنج سالگی شروع شد وهنوز ادامه دارد/ و ادامۀ شعر از دهۀ سی / و کوشیدن در داستان کوتاه و رمان از  دهۀ 50 تا کنون . درحال حاضر بیشتربه یادداشت های طنزآمیز وشعر می پردازد .
  • ایجاد تعادل شکننده ای بین عزلت کافی برای خلق اثر و حضور فعال درجمع معاصران وپرداختن به فرهنگ نو./ نقد هنرهای تجسمی  که از آشنائی با هنرنو ( در1337 ) شروع شد و از  43 مقالات هنری منتشر شده .
  • جوايز : جايزه فروغ براي روزنامه نگاري سال 54/ جايزه بيژن جلالي براي نقد سال 82/ جایزه آرش جشنواره تیرگان 2008( تورنتو )
  • سفرهای متعدد به دعوت جشنواره هاو مراکز فرهنگی کشورهای گوناگون برای شعروقصه خوانی یا سخنرانی ازجمله دعوت به مرکز پن نیویورک و کنگرۀ یادبودشاملو ، حتا سفر 21نفره به ارمنستان با اتوبوس عازم ته دره .
  • درهشتاد ودو سالگی بابیش از  80کتاب ، با فروتنی نوآموزفرهنگ ایرانشهر ست ونوشتن تنها دلخوشی اوست.     بیش از سی مجموعۀ شعر دوازده رمان پانزده مجموعه داستان کوتاه ده ها مجموعه مقاله ، شناخت نامه ، مقدمه بر مجموعه های نقاشی و آثارتجسمی دارد .
  • رهین لطف وتوجه ملت فرهنگ پرورکشورش است ، با حفظ استقلال فکری ودوری از هرقدرتی سوای مردم.
  • تعدادی از کتاب های او عبارتند از :
  • شعر :

 شعرها  : فصلي براي تو /زوبيني بر قلب پائيز /پرواز درمه /بر بام بم /سفرهاي ملاح رؤيا /پوپكانه /شيدائي ها/دري به شادخوئي /شعربلند تأمل /شعرهاي من براي پوپك /به نسيم صبح فردا /كلام غايب /خاطرات ماربي يا /ترانه هاي مجوسان /شاهين اين زمستان /درگردش بيشه هاي تابستان /وطن روي كاغذ/شعرامروز خیابان/عاشقانه های جواد مجابی /سوار قطار فردا /روزجشن کلمات /شعربیست وشش /دراین اتاق ها /سربر خط عاشقی /گزینۀ اشعار جواد مجابی /هنوز ای وطن !/روزنامۀ مرد عزلت گزین /آسمان مضطرب  /کلاغ جوان /روزگارکرونائی ما / افق انفجار

  • رمان:

 شهربندان /شب ملخ ( شاعر درميدان جنگ )/موميائي /باغ گم شده ( فردوس مشرقي ) /عبورازباغ قرمز ( از قلعه تا سرحد ) /ج ( عبيد بازمي گردد) /برج هاي خاموشي ( بنفشه های سراشیب )/لطفا درب را ببنديد ( دروازه )/دراين هوا /دراین تیمارخانه  ( در طويلۀ  دنيا ) /گفتن در عین نگفتن /ایالات نیست در جهان

  • داستان کوتاه :

 من وايوب غروب/كتيبه /ديوساران/   قصه ي روشن /ازدل به کاغذ/يادداشت هاي آدم پرمدعا /آقاي ذوزنقه /يادداشت هاي بدون تاريخ /شب نگاره ها /روايت عور /جونم واست بگه  /بغل کردن دنیا / عین حب نبات /به قول مردم گفتنی / شوخی های بی مرز /روزگارخنده آور / خندستان خودمانی  

  • داستان کودکان :

 پسرك چشم آبي /سيبو وساركوچولو /پنير بالاي درخت /خانه ام دریاست /نرگس در آينه /كاشكي

  • نقد ونظر :

    آينه ي  بامداد /شناخت نامه شاملو /سخن درحلقة زنجير/شناخت نامه ساعدي /نگاه كاشف گستاخ /شكل نوشتنم هستم /نام ها بين سكوت وصدا /تبعید نویسنده از نوشته ها / سايه دست /اردشير وشباهت هاي ناگزير /پيشگامان نقاشي معاصر ايران ( جلد اول ) /تاريخ طنزادبي ايران ( دومجلد )/نودسال نوآوری در  هنر تجسمي ايران ( دومجلد ) /دويست نقاش وتنديسگر ( برای دفتر نشر هنر )/سرآمدان هنر نو /فرنگی سازی درهنرایران / فلزكاري درايران /تنانگی وتوهم /روزگارهنرمند ما /اردشیر نامه ( مقدمۀمفصل  برای مجموعه آثار اردشیر محصص ( آمریکا )/ مقدمه هایی تحلیلی  براي مجموعه آثار هنرمندان معاصر ایران / مجموعه نقاشي هاي : حجت الله شكيبا / قاسم حاجي زاده /  پروانه اعتمادي  / پرويز تناولي / محمدرضا آتش زاد / احمد وثوق احمدي / ژازه تباتبائي / ايران درودي / بهزاد شيشه گران / علي اكبر صادقي / علی اکبر صفائیان / علي رضا اسپهبد /   امين الله رضائي / كامبيز درم بخش / محسن احمد وند  / نورالدین زرین کلک  / صادق بریرانی / میشا شهبازیان / امیر محمد قاسمی زاده / و . . . /گفتگوي علي شروقي با جواد مجابي  درسري تاريخ  شفاهي /كنارغيب ايستاده ام /خاطرات نسل آخر ( ادامۀ تاریخ شفاهی درسه مجلد ) /  اي قوم به حج رفته

  • فیلم :

پسرك چشم آبي (کارگردان  حسن لطفي ) دربارۀ  زندگينامه وآثار  مجابي /شکل نوشتن ( کارگردان جمشید برزگر ) /گفتگو با مجابي ( ساختۀ ابراهیم  نبوي ) به سفارش گفتگوي تمدن ها /فيلم كوتاه   ( ساخته ي  عبدالله ناظمي ) /فیلم کوتاه ( ساخته دکتر نجل رحیم ) گفتگوبا آرته ( چندین ساعت درمورد زندگی وآثار تاریخ نقاشی مدرن ایران )  /شركت در فيلم ها. گفتگو دربارة  اردشيرمحصص ( ساخته ي بهمن مقصودلو ) و چندمصاحبه دربارۀ احمدشاملو / غلامحسین ساعدی / بهجت صدر / غزاله علی زاده / حسین مجابی /  عباس کیارستمی / اخوان / ژازه طباطبائی / محمدرضا شجریان/  محمد احصائی وبعضی هنرمندان معاصر /فیلم چشم آبی براساس داستانی از نویسنده ( یک نمایش عروسکی  هم ازهمین اثر اجراشده ) . جدا ازاین ها اسناد تصویری متعددی ازاو درایران ، اروپا وآمریکا درزمینۀ هنرهای تجسمی ایران وادبیات معاصر وشخصیت های فرهنگی، موجوداست .

 

  • فیلمنامه ونمایشنامه :

  فیلمنامه مهمان كش /جنايت پنهان ونمایشنامه های شبح سدوم /روزگار عقل سرخ /تابوت سازان /ديوانگان بر ساحل /ساتگين

 

  • نقاشی :

بيش از سي اثر رنگ روغن وآب رنگ وصدها طرح جدي وكاريكاتور(که تا  کنون  به نمایش درنیامده اند)  

نمایشگاه پرتره های جواد مجابی که هنرمندان معاصر ازاوساخته اند در گالری نشر ثالث به مناسبت 80سالگی .

  • سی دی های صوتی و فضای مجازی :

 برای بتهوون شش کتاب کودکان خوانده شده  : ( پسرک چشم آبی / سیبو وسارکوچولو / پنیر بالای درخت / کاشکی / نرگس در آینه / خانه ام دریاست . ) +  شعرهای ( بربام بم / دربیشه های تابستان)  +  طنزهای (قصه جدبزرگوار / گوشی دستت باشه : بخشی از عین حب نبات /  روایت عور ) 

خواندن حجم قابل توجهی از اشعاروداستان ها وبخشی از رمان ها ویادداشت های طنزآمیز دراینستاگرام و نقل بخشی از مصاحبه های فراوان نوشتاری /  صوتی /تصویری وسخنرانی های متعدد در سایت شخصی وفضای دیجیتال

( که باکمک پوپک مجابی وهمکاری مرتضی بمانی میسر شد . )

فایل گزیده اشعار و فایل طنزقسمتی از بغل کردن دنیا  نزد آهنگساز پیمان سلطانی به منظورتلفیق وانتشار .

برای   موسسۀ فرهنگ وهنر _ رها_   شعرهائی خوانده شده که قراراست  منتشر شودیا شده ؟ !

بیژن مفید و یارانش کاست و صفحه ای دراجرای پسرک چشم آبی پرداخته اند که اواسط دهۀ پنجاه توسط کانون پرورش فکری منتشر شده .

شعربلند”بربام بم”  را چندبار در دهۀ شصت با موسیقی وبی موسیقی خوانده وبی اجازه تکثیر کرده است .

 

 

 

سالشمارجواد مجابی

 

 بيست ودوم مهر، در خانواده­اي كارمند در محلة مجابي­هاي قزوين، متولد مي شود. پدرش (سيداشرف مجابی 1368-1289)  كارمند جزءپستخانه است واجدادش سادات شيرازي و پدر درپدرمنبري بوده­اند. مادر( عذرا جوادی 1396-1298) از خانوادة تاجران است. پدر به سربه هوايي و عاطفي بودن و مادر به قناعت وتدبير، مشخص مي­شوند.

1319 – درهفت ماهگي، به فلج اطفال مبتلا شده است. ابتدا هردو پا و بعد پاي راستش دچار اتروفي مي­شود. والدين بعد از معالجات بدوي، رضا به قضا مي­دهند.                 

1322-1319- پدر در قرية معلم­كلايه در ادارة پست مشغول است. مادر نيز به او مي­پيوندد. كودك در بخش الموت پرورش مي­يابد، در غناي طبيعي الموت و فقر سياه روستايي و دورافتادگي از زندگي شهري.

1323 – مادر كه چهار كلاس سواد دارد به دليل نبودن مدرسه خود به تعليم فرزند همت مي گمارد و به ضرب كتك الفبا را به بچة تخس حالي مي­كند. بچه خواندن و نوشتن را در خانه و در مكتب ده مجاور مي­آموزد اما تعليم حساب فراموش مي­شود. دركنار كتاب، فقدان دانستن حساب، تمامي عمر با او مي ماند. برادرش حسين (1343- 1323) در فروردين همين سال به دنيا مي­آيد كه از آغاز جسمي ضعيف و هوشي عالي دارد.

1324 در مدرسه­اي كه در معلم­كلايه باز شده او دركلاس دوم مي­نشيند. به خاطر چاره جويي مادر، يك سال از همسالانش جلوتر است. اجاره نشين  يك خانة متروك اربابي­اند.

1325- خواهرش قمرالسادات در آبان متولد مي­شود. پدرآخرسال به قرية ضياءآباد قزوين منتقل مي­شود. كودك در همين قريه است كه به تدريج زبان تركي را از طريق خواندن خاوران­نامة تركي ياد مي­گيرد.  خواندن و انشايش، بر خلاف حساب داني­اش، خوب است. هركتابي به دستش مي­رسد مي­خواند.  بيشتر قصه­هاي عاميانه ومجلات كهنه به دستش مي­رسد. خانه­شان دريك باغ است. خواهرکوچکتر شمس السادات دراین روستا متولد می­شود.

1326- كودك تنهاست. به خاطر نقص جسماني و فارس بودن رفيقي در ده ندارد. تمامي فرصت­هايش در خلوت صرف خيالبافي و نقاشي­كردن و كتاب­خواندن مي شود. خواندن برايش عادي وعادت است.

1327- خواندن قصه­هاي قديمي ايران مثل سبز پري زرد پري، نوش­آفرين گوهرزاد، رستم نامه، ورق زدن  دايمي چند ژورنال مد لباس كه مورد استفادة خياطي مادرش است. خواهردومش شمس­السادات در آذر ماه متولد مي­شود.

1328- انتقال پدر به شهر و سكونت در محلة سبز مسجد كه مفصل دو كوچة مجابي و سادات شيرازي است و آشنايي بيشتر با آداب و رسوم خاندان محروسة مهاجران سادات شيرازي در قزوين كه با محلة خاص و آيين­هاي متفاوت عزا وعروسي، حتا اصطلاحات ويژه، خود را از ديگران جدا كرده اند، پس از آشنايي حيرت آفرين قدم به قدم با شهر، نوبت آشنا شدن با جرايد كشور درخانة  عمويش كه مدير روزنامة صداي قزوين است مي رسد،  گرفتن تصديق ششم ابتدايي از دبستان محمدرضا شاه. هنوز نقاشي مي­كند. بارها به نقاشي قهوه خانه­اي كشته شدن هومن به دست بيژن كه در دكان سلماني ديده خيره شده و بارها از آن تقليد كرده است.

1329- خواندن اسكندرنامه و گرشاسب­نامه وكلية كتاب­هاي چاپ سنگي يك كتابفروشي دربازار كه كتاب كرايه مي­دهد و شنيدن نقل امير ارسلان از جده پدري و افسانه­هاي مردمي از دايه قمرتاج.

1330- رفتن به دبيرستان پهلوي و خواندن كتاب­هاي شواليه­اي و عشقي چون ترجمة كتاب­هاي الكساندر دوما و ميشل ژواگو و آثاري چون بوسة عذرا و امثال آن از دكه­هايي كه در سبزه­ميدان كتاب كرايه مي­دهند، ادامة نقاشي به عنوان تفريح و دوست محرم گفتگو.

1331- انزوا وخواندن كتاب و طراحي و شرارت و عوالم عاطفي نوجواني عقب افتادن از درس­ها جز ادبيات.

1332- انتقال به دبيرستان محمد قزويني و مستقر شدن در خانة ملكي پدر درحوالي بازارچة خيابان سپه، خواندن كتاب­هاي پليسي و جنايي، اندكي ورزش ازجمله بوكس و علاقه­مندي شديد به كشتي وقهرمانان آن، حضور در میتینگ­هايي كه به خاطر نهضت ملي دكتر مصدق بر پا مي­شود، خريد كيلو كيلو مجلة كهنه از بازار و پي­گرفتن داستان­هاي پاورقي در مجلات هفتگي. درحال رفتن به  میتینگ سبزه ميدان با شنيدن صداي كودتاگران از راديوي يك دكان، غمگين و متحير به خانه برمي­گردد. علاقة شديد به نقاشي قهوه­خانه و تقليد از آن و تمرين كاريكاتور از روي توفيق وحاجي بابا. حالا مجموعه­اي از مجلات و كتاب­هاي افسانه­اي در دولابچة اتاقشان جمع كرده است.

1333- شروع به خواندن ديوانهاي كهن موجود در كتابخانه دبيرستان ، خواندن كتابهاي ادبي ازجمله سبك شناسي بهار  ونوشتن قطعات ادبي و كارآموزي در چاپخانة  اتحاد.

1334- نوشتن مقالات اجتماعي و ادبي و چند غزل در روزنامة صداي قزوين و نوروز. آشناشدن با حلقة كوچك عرفاي نوانديش و روكردن به متون عرفاني و ميل به سلوك زهد آميز.

1335- به نثر درآوردن بيژن و منيژه از روي شاهنامه و چاپ آن در روزنامه صداي قزوين، تمركز بر مسايل ادبي و درخطرافتادن ادامة تحصيلش به خاطر نزديك­بيني كه با عينك جبران مي­شود و به علت ضعف مطلقش در دروس رياضي كه او را در آستانة يأس قرار مي­دهد.

1336- با انتخاب رشتة ادبي از شاگردي شماتت­پذير تبديل به شاگرد اول دبيرستان مي­شود. نوشتن قطعاتي در زمينة ادبيات نوع لامارتيني با چاشني عرفاني را پي مي­گيرد. در كنكور دانشكدة حقوق رتبة عالي مي­آورد و در مهرماه به تهران مي­آيد و در جواديه به خاطر نزديكي به خانة عمه­اش ساكن مي شود. با سخت­كوشي ساده­لوحانه­اي به درس خواندن مي­پردازد.

1337- پس از چند بار خانه­به­دوشي در تهران در كوي دانشجويي امير آباد اتاقي در ساختمان سياسي نصيبش مي­شود. زيستن در محيط سياسی-فرهنگي كوي دانشگاه كه دانشجويان نخبة دانشگاه در آن زندگي و فعاليت دارند به تدريج پوستة شهرستاني او را مي­درد. آداب شهريگري و متجدد بودن را درآن كوي پرتلاطم مي­آموزد. درسال دوم دانشكده،  اعتقادش را به خوب درس خواندن و قاضي محترم شدن از دست مي­دهد، جاه طلبي اديب شدن اورا بر مي دارد. از سلوك عرفاني به اگزيستانسياليسم متمايل مي­شود، مذهب ادبيات را بر مي­گزيند و با شيفتگي سمجي به ادبيات امروز مي­پردازد، هرچه را كه از نويسندگان مترقي ايران چون  هدايت و چوبك گيرمي­آورد،  مي­خواند. در كار نوشتن به شعر روي مي­آورد و به ترتيب اشعارتوللي و نادرپور و كسرايي و اخوان و شاملو را كشف مي­كند، ترجمة آثار كامو و كافكا و سارتر و ديگران را مطالعه مي­كند. با مجلات ادبي و جنگ­ها آشنا مي­شود، براي مجلات از جمله فردوسي شعر مي­فرستد كه يكي از آنها با امضاي مستعار دانش چاپ مي­شود.

1338- مي­كوشد تا دوباره خود را بنا كند با مصالحي كه خواستة اوست. در دانشكده با شاعران هم­نسلش آشنا مي­شود. هم­دانشكده­اي­هايش: سيمين بهبهاني، سپانلو، حميد مصدق، منوچهر بديعي، اردشير محصص را مي­بيند و با بعضي از آن­ها دوست است. يكي از مشغله­هاي اصلي ذهنش ديدن گالري­هاي نقاشي است. از سال 36 رفتن به نمايشگاه­هاي نقاشي را شروع كرده است. به تالار فرهنگ و به باشگاه مهرگان مي­رود كه محلي مشهور براي ارائة هنرهاي تجسمي ايران است و بيشتر آثار مكتب كمال الملك وگاهي هنر نو را نشان مي­دهد. به نمايشگاه آثار زنده­رودي در آتلية كبود مي­رود، همچنين به گالري استتيك ماركو. بعدها بيشتر  به گالري هنرجديد كه ژازه تباتبايي راه انداخته گرايش مي­يابد كه درآن علاوه بر نمايشگاه نقاشي جلسات شعرخواني هم برپاست. به نقاشي­هاي او و اويسي علاقه­مند مي­شود. در تالار فرهنگ نقاشي­هاي ايران درودي و كارهاي منصوره حسيني را در تالار رضا عباسي مي­بيند. با كارهاي دانشجويان مدرنيست در يك گالري كه مفخم اداره مي­كند آشنا مي­شود. به كارهاي حسين بهزاد و زاويه و كريمي و تجويدي توجه دارد. در اتوبوس با شاملو آشنا مي­شود و قرار مي­گذارد كه اشعارش را براي داوري پيش او ببرد. حجب شهرستاني  مانع اين ارتباط­گيري  است.

1339- به پاتوغ­هاي ادبي مي رود ازجمله به انجمن فرهنگي ايران وآمريكا. شعر نو را بيشتر به شيوة كسرايي و نادرپور مي­نويسد و كمتر چاپ مي­كند.

 1340- در رشتة حقوق قضايي فارغ­التحصيل مي­شود. در دادگستري استخدام مي­شود. به دليل نداشتن شرط سني (25 سال تمام) قاضي نمي­شود. در ادارة آمار قضايي به كار آماري مي­پردازد. درواقع ازآغاز كارمندي تاپايان آن، جز غيبت از اداره، كاري  نمي­كند و وقتي كه 25 ساله مي­شود به حد كافي فضاي قلابي قضا را شناخته كه در دام عدالت­گستري موهوم  نيفتد. هيچ­گاه قاضي نبوده است. تصميم مي­گيرد اقتصاد بخواند كه در بهبود معيشت ملت سهيم باشد. شركت غير فعال اما مداوم در اعتصابات دانشجويي و اغتشاشات كوي دانشگاه.

1341- در دورة دكتري اقتصاد دانشگاه تهران قبول مي­شود و يك سالي با علاقه درس مي­خواند بعد به دليل اين كه از اقتصاد سوسياليستي در برنامة درسي خبري نيست ازآن علم دل­زده مي­شود. سال­ها بعد اين دوره را تمام مي­كند. همان­طور كه قاضي نشده به كار اقتصادي هم نمي­پردازد. كماكان كارمند بي اداره باقي مي ماند. حسين، برادر نقاشش كه از دبيرستان به نقاشي پرداخته در دانشكدة معماري هنرهاي زيبا قبول مي­شود و با او و چند نفر از دوستان، آتلية اوباش را در نزديكي چهارراه پهلوي- سپه تشكيل مي­دهند كه پاتوغ يك جمع آنارشيستي است.

1342- در دانشكده هنرهاي زيبا در رشتة مجسمه سازي قبول مي­شود. مدتي هم به آتليه مي­رود اما سال اول را هم به پايان نمي­برد و آن را رها مي­كند. درنمايشگاهي كه از آثار برادرش در تالار دانشكدة هنرهاي زيبا ترتيب­داده با ده، پانزده تابلو خود (بدون ذكر نام) شركت مي­كند و از آن­همه استاد و منتقد، تنها نادرپور متوجه دو نوع نقاشي كاملا متمايز مي­شود و پرس­و­جو مي­كند. دراين نمايشگاه، براي نخستين بار شعرهاي كوتاهش را بي­امضا كنار تابلوهاي خود و برادرش مي­آويزد كه مورد توجه تماشاگران نسخه­بردار قرار مي­گيرد. در سفري از تهران، گروه اوباش درنزديكي قزوين سوار گاري وارد شهر مي­شوند و جمجمة خري را كه بر سر چوب زده­اند، مي­آورند و بر سردر فرمانداري شهر نصب مي­كنند. انتقال فعاليت­هاي آتلية اوباش به آپارتمان شمارة پانزده اميرآباد و شروع سال­هاي قلاشي و رندي. در خرداد شبي در حاشية  پياده­روي منزلش در اميريه به اتفاق دوتن از رفقايش به وسيلة  حكومت­نظامي دستگير مي­شود وتا صبح در بازداشتگاه مي­گذراند. وقتي مي­فهمند اين آشفته­كار، كارمند دادگستري است او و رفقايش را درشهرباني آزاد مي­كنند. اين سال­ها به شعر نيمايي و نقاشي آبستره فيگوراتيو مي­پردازد و بسيار مي­سازد.

1343- مرگ فجيع برادر در بيست سالگي بر اثر سرطان خون در ارديبهشت اتفاق مي­افتد.  نمايشگاهي به بزرگداشت نقاش جوان در تالار ايران ترتيب مي­يابد كه بيشتر هنرمندان وابسته به تالار، پرتره حسين را ساخته يا اثري به ياد او آفريده اند. شاعر نيز پرتره­اي از برادر ساخته است كه دركنار آثار مدرنيست­هايي چون مرتضي مميز و رويين پاكباز و فرشيد مثقالي و احمد عالي و منصور قندريز و هادي هزاوه­اي و جودت و ديگران، به تماشا در مي­آيد. عشق ناتمام و مرگ فجيع برادري هم­خيال و همراه، فضاي شعرهاي او را مي­پوشاند وسال­ها سيطره مضمون خيال بازگشت مردگان بر كارهاي او مي­پايد. در مهرماه با دختردايي­اش آسيه جوادي (ناستين) كه همدل هردو برادر بوده است  ازدواج مي­كند. شاعر از سال­ها پيش او را عاشقانه نشان كرده بود. نقل مكان به آپارتماني در خيابان البرز اميريه.

1344- انتشار اولين كتابش به خرج جيب به نام «فصلي براي تو» كه شعرهاي او را تا بيست وپنج سالگي­اش در بردارد.

1345- تولد نخستين فرزندش  پوپك. انتشار شعرهاي تازه­اش در جزوه شعر به مديريت نوري­علا و شركت در جلسات ادبي منزل او كه پايگاه نقاشان موج نو است. همچنين انتشار شعر در مجلة فردوسي.

1346- همكاري براي راه­اندازي ماهنامة جهان نو در دور دوم به سردبيري عاليمرد. چاپ اولين يادداشت­هاي طنزآميز در جهان نو، سپس درخوشه وآشنايي با احمد شاملو- كه شعرها و يادداشت­هايش را پس از ويراستاري به چاپ مي­رساند. چاپ شعر ومقاله درجهان نو، فردوسي، اميد ايران.

1347- اردشير محصص او را تشويق به همكاري مستمر با مطبوعات روزانه مي­كند. مقالاتي از او را در كيهان به چاپ مي­رساند كه بعضا ترجمه است و امضاي زوبين دارد. چند طرح هجايي نيز از او چاپ مي شود. بعد از دوسه ماه به دلايلي از همكاري با كيهان باز مي­ماند. دكترحسن حاج سيدجوادي دبير سابق او، وي را به منصور تاراجي  سردبير شب اطلاعات معرفي مي­كند. در اين روزنامه به همكاري با صفحة هنر مي­پردازد. مدتي طولاني با امضاي زوبين و پلاور در ستون انتقاد به نقد اجتماعي مي­پردازد. گزارش­ها ونوشته­هاي متعددي از او درصفحات لايي روزنامه، هرشب به چاپ مي­رسد. از سوي روزنامه براي نقد و بررسي برنامه­هاي جشن هنر به شيراز مي­رود. كار حرفه اي­اش با نوشتن گزارش­ها و مقالات هنري شناخته مي­شود. نوشتن مقالات هنري و داستان­ها وترجمة جزوه­اي دربارة سفال­هاي پيكاسو در اطلاعات سالانه.

1348- دبير صفحة هنر و ادبيات اطلاعات مي­شود. فعاليت مستمر روزنامه­نگاريش تا ارديبهشت 59 ادامه مي يابد. دراين مدت او از همكاري سپانلو، براهني، كاظم سادات اشكوري، صرامي، نوذر آزادي وتني چند از جوانان كه بعدها به سينما روي آوردند- بهره مي­يابد.  كاردر روزنامه باعث آشنايي گستردة او با بزرگان فرهنگ معاصر مي­شود. به كانون نويسندگان ايران مي­پيوندد. نقد هنرهاي تجسمي ايران وگفتگو با هنرمندان رادر روزنامه اطلاعات  از سال 47  تا ده سال پي­مي­گيرد. درستون انتقاد به ارائة مضمون­ها و داستان­هاي طنزآميز مي­پردازد كه بعدها در كتاب «يادداشت­هاي آدم پرمدعا» و كتاب «آقاي ذوزنقه»  بازچاپ مي­شود.  شعرخواني در هفتة شعر خوشه. چاپ كاريكاتوري از او روي جلد ميدل ايست با عنوان «هنرمندي كه از خودتغذيه كرد».

1349- انتشار مجموعة طنزها و كاريكاتورهايش در كتاب «يادداشت­هاي آدم پرمدعا» توسط مؤسسة تدارك و نشر و انتشار دومين مجموعة شعرش «زوبيني بر قلب پاييز» به انتخاب طاهباز در انتشارات امير كبير.

1350- چاپ «آقاي ذوزنقه» در انتشارات دنياي كتاب. شركت در چند شب شعر گروهي.

1351- اولين مجموعه داستان­هاي كوتاه جدي را با نام «من وايوب وغروب» و كتابي در زمينة كاريكاتوربه نام «شباهت­هاي ناگزير» را با همكاري اردشير محصص منتشر مي­كند و اين هردو كتاب را دوست طنزپردازشان بيژن اسدي­پور در انتشارات نمونه چاپ مي­كند. به سفر حج مي­رود. انتشار «پسرك چشم آبي» از سوي كانون پرورش فكري كودكان ونوجوانان

1352- با دعوت رسمي به اتفاق گروهي از هنرمندان و روزنامه­نگاران بيست روز به فستيوال مسكو  مي­رود. به لنينگراد هم سفر مي­كند. يادداشت­هاي سفر حج او كه پيش از اين در روزنامه اطلاعات چاپ شده بود به صورت كتاب توسط نشر موج انتشار مي­يابد اما در مورد انتشارسفرنامه­اي به مسكو دچار ترديد مي­شود و براي نخستين­بار ساية سانسور ايدئولوژيك را  بر قلمش حس مي­كند. انتقال از دادگستري به وزارت فرهنگ و هنر به عنوان كارشناس هنري ادارة آفرينش هنري. تولد پسر كه به ياد برادر از دست رفته، حسين  ناميده مي­شود. برگزاری نمايشگاه كاريكاتور(دي) و شب­شعر(آذر) در تالار نقش. اولين اتود نمايشنامة «شبح سدوم» با نام «چراغي در برابر بدل چيني»، با طرح­هاي اردشير محصص در نشرية «دربارة سينما وتئاتر»

1353- سفر دوهفته­اي با همسرش به پاريس و لندن. پخش صفحة «پسرك چشم آبي» با صداي بيژن مفيد/ جميلة ندايي/ سياوش طهمورث/ عليرضا مجلل/ سوسن تسليمي/ ميترا قمصري و موسيقي كامبيز روشن­روان، از انتشارات كانون پرورش.

1354- نقد هنرهاي تجسمي در تلويزيون، راديو و جرايد. حضور هفتگي در برنامة نقد نقاشي و مجسمه­سازي به مديريت ايران درودي به اتفاق دكتر ميرفندرسكي در تلويزيون. اجراي نمايشنامة تك پرده اي «ساتگين» در تلويزيون ملي ايران  به كارگرداني نوذر آزادي. دريافت جايزه ادبي فروغ به خاطر فرهنگ مردم و روزنامه­نگاري.

1355- انتشار سيبو و سار كوچولو توسط كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان. دعوت به بولونيا به خاطر برنده شدن نقاشي­هاي اين كتاب. سفر به فلورانس و رم و ونيز. شعرخواني و نمايشگاه آثارتجسمي در تالار نقش. شركت در فيلم مستند بهمن مقصودلو دربارة اردشير محصص به اتفاق هوشنگ طاهري و فريدون گيلاني.

1356- انتشار مجموعه داستان كوتاه كتيبه به وسيله انتشارات امير كبير. انتشار مجموعه شعر «پرواز در مه» به اهتمام غلامحسين ساعدي توسط انتشارات روزبهان. سكونت در كوي نويسندگان. دوسفر به انگليس و شركت در جشنوارة جهان اسلام درلندن. سفر جمعي روزنامه­نگاران به پاكستان وديدار با ذوالفقار علي بوتو.

1357- انتشارنمايشنامة شبح سدوم توسط انتشارات همگام. انتشار مجموعة مقالات  به نام سخن در حلقة زنجير توسط انتشارات ققنوس. انتشار كتاب كودكان «پنير بالاي درخت» در انتشارات ققنوس. انتشار جنگ ادبي پيشتاز با همكاري كاظم سادات اشکوري در پاييز 57.  افزايش مقالات اجتماعي روزآمد در روزنامة اطلاعات و فعاليت سياسي در گروه­هاي ملي. قرارگرفتن در ليست تبعيد به جزيرة سيري به اتفاق اصحاب سياست و فرهنگ در حوالي 20  بهمن.

1358- دبيري سرويس سياسي روزنامه و نوشتن سرمقاله­هاي روزنامه در ماه­هاي اول انقلاب بدون امضا. انتشار كتاب يادداشت­هاي بدون تاريخ در انتشارات اميركبير. مشاورة افتخاري با دكتر ورجاوند قائم مقام وزارت فرهنگ و هنر.

1359- پايان كار در روزنامة اطلاعات با بازخريد اجباري و بازنشستگي اختياري ازكارمندي شوراي­عالي فرهنگ و هنر و آغاز خانه­نشيني و پرداختن حرفه­اي به ادبيات. انتشار مجموعه داستان ديوساران توسط انتشارات خلق. 

1360- شروع رمان «برج­هاي خاموشي» كه دو سال بعد تمام و17 سال بعد انتشار مي­يابد. همكاري با نشرية ماهانة بوستان و بعد ماهنامة چراغ و چاپ داستان كوتاه گياهي است كاملا معمولي در آن.

1361- سرودن شعر بلند «بربام بم» و شعرهاي كوتاه ديگر. نوشتن نمايشنامه­هاي «روزگار عقل سرخ» و «تابوت سازان» و «ارغنون». انتشار داستان­هاي كوتاه در ماهنامه ادبي چراغ.

1362- نوشتن رمان «شهربندان» و بازنويسي رمان «موميايي». اوجگيري تضييقات شغلي و مالي وعدم امنيت فردي و بالاگرفتن جعل اكاذيب وتهمت­هاي ناروا از سوي بلندگوهاي مشكوك رسانه­هاي دولتي عليه اهل قلم و در نتيجه تهيه ليست سياه نويسندگان غيرمجاز در مراكز فرهنگي ونشر.

1363- بازنويسي پژوهش  فلزكاري در ايران. انتشار مقالات تحقيقي. سفر واقامت در ايل قشقايي

1364- نوشتن رمان «عبور از باغ قرمز» در باب زندگي ايلياتي

1365- پيوستن به گروه ادبي سه­شنبه­ها  با حضور كاظم سادات اشکوري، اسماعيل رها، محمد محمدعلي، غلامحسين نصيري پور، محمد مختاري، عمران صلاحي، خليلي و فرامرز سليماني، كه دو سال بعد اين گروه مجلة دنياي­سخن را به شيوه­اي نو اداره كرد  واين جلسات هفتگي يازده سال ادامه مي­يابد. 

1366- نوشتن رمان «شب ملخ» دربارة جنگ درگرماگرم بمباران­ها. همكاري با «دنياي سخن» به سردبيري هوشنگ حسامي. انتشار شهربندان توسط نشر تندر.

1367- سردبيري مجلة دنياي سخن ازخرداد 67 تا مهر68

1368- سرودن شعر بلند «سفرهاي ملاح رؤيا». نوشتن رمان «فردوس مشرقي».

1369- انتشار مجموعة داستان­هاي كوتاه «از دل به كاغذ» توسط انتشارات قطره. تدارك گزيدة مقالات  به نام سايه دست. نوشتن فيلمنامة «ديوانگان بر ساحل» و چند فيلمنامة سفارشي ازجمله «محلة كنگور» كه ساخته نشد. نوشتن مقدمه براي نقاشي­هاي شكيبا  به سفارش نشر هنر ايران(چاپ 71)

 1370- نوشتن بي­انقطاع شعر و رمان و مقالات تحقيقي و انباشته شدن قفسه­ها از كتاب­هاي چاپ نشده. نوشتن مقدمه بر ياد سبز آثارتجسمي قاسم حاجي­زاده ازسوي نشر هنر ايران ( چاپ 71)

1371- دعوت به سمپوزيوم ايران­شناسي در سوئد از سوي نشر باران  براي سخنراني و شعرخواني در استكهلم و يوتوبوري و چندشهرديگر سوئد به همراه سپانلو و حسامي. عقد قرارداد براي چاپ 6 كتاب با نشر باران و آرش. نوشتن فيلمنامة مهمان­كش. بازنويسي فيلمنامة  قرباني. تدارك كاست صداي براي شعر بربام بم  و كاست چند شعر با آواز ساكو خوانندة اپرا كه  اجازه و امكان  انتشار نمي­يابد. كوشش و همكاري براي بازگشايي كانون نويسندگان.

1372- انتشار رمان موميايي توسط  انتشارات روشنگران. عضوشوراي سردبيري تكاپو (با مختاري و براهني) نوشتن چند سناريو. انتشار رمان عبور از باغ قرمز و رمان فردوس مشرقي توسط انتشارات آرش درسوئد و زمانه در آمريكا. شروع پژوهش درتاريخ تحليلي نقاشي نو ايران. نوشتن مقدمه بر كتاب ايران سرزمين مهر، آبرنگ­هاي علي اكبر صادقي.

1373- تهية شناخت­نامة احمد شاملو، تهية شناخت­نامة غلامحسين ساعدي، همكاري با ناستين براي تدارك شناخت­نامة جواد مجابي. بازنويسي رمان جيم. تدارك مجموعه شعر پوپكانه. عضو هيئت دبيران پنجگانه كانون به اتفاق سيمين بهبهاني، محمود دولت­آبادي، هوشنگ گلشيري و رضا براهني.

1374- دعوت به تورنتو (كانادا) به مناسبت سمپوزيوم بزرگداشت احمد شاملو (به اتفاق محمد مختاري)، سخنراني و شعرخواني در چند شهر كانادا. سفر به آمريكا به دعوت انجمن­هاي فرهنگي ايرانيان و سخنراني در زمينة طنز و ادبيات معاصر ايران و شعرخواني در نيويورك و واشنگتن و فيلادلفيا و لس آنجلس وچند شهر ديگر.  سفر به لندن و شعرخواني در مركز نشركتاب و انتشار جزوه چند شعر پوپكانه و چند طرح هجايي توسط انتشارات شعر امروز. بازگشت به ايران در 17 بهمن. بازنويسي  نهايي پيشگامان نقاشي معاصر ايران توسط نشرهنر ايران (چاپ 76). پايان رمان جيم. تهية رساله­اي در باب كوهشهر ماسوله.

1375- نگارش كتاب كمال الملك، شاگردان و پيروان براي نشر هنر ايران. نگارش نوآوران سنت گرا ونو آوران آزاد در دوجلد و نوپردازان هنرهاي تجسمي ايران در دوجلد به سفارش نشر هنر ايران .پايان مجموعه شعر پوپكانه (75-72) نگارش مقاله­اي تحليلي دربارة نقاشي­هاي عليرضا اسپهبد بر مجموعة آثارش در نشر هنر ايران (چاپ 77). نوشتن مقدمه بر آثار علي­اكبر صادقي در نشر هنر ايران (چاپ 77). حركت با 21 نفر از اهل قلم ايران به دعوت مركز فرهنگي ارمنستان و ماجراي توطئة پرت كردن اتوبوس به دره توسط افراد خودسر و نجات ازمرگ حتمي.

1376- نگارش مقدمه بر مجموعه آثار پروانه اعتمادي درنشر هنر ايران (چاپ 77) نوشتن چند مقاله درمورد نقاشي­ها و مجسمه­هاي ژازه طباطبايي ازجمله مقدمه­اي براي مجموعة آثارش براي نشر هنر ايران. نگارش سناريو جنايت پنهان. نوشتن رمان يكي و آن ديگري (دراین هوا). خونريزي اثني عشر و جراحي  و احتمال وفات.

1377- نگارش  مقدمه­اي براي آثار پرويز تناولي به سفارش نشر هنر ايران (چاپ 80). نگارش مقدمه كتاب سيماي پهلوان تختي پرتره­هاي ساختة بهزاد شيشه­گران. عبور از باغ قرمز توسط انتشارات زرياب. چاپ دوم شهربندان، انتشارات جاويدان، رمان جيم، نشر علم. شناختنامه احمد شاملو، نشر قطره. شروع پژوهش چند جلدي تاريخ طنز ادبي ايران به سفارش نشر روايت. تدارك كتاب نيشخند ايراني در زمینة طنز. شروع زندگينامه خودنوشت به سفارش يك ناشر. پايان مجموعه شعر شيدايي­ها (77- 75)

1378- شناختنامه ساعدي، نشر قطره. سايه دست انتشارات پور. بازنويسي و نشر روزگار عقل سرخ انتشارات لعل. برجهاي خاموشي، انتشارات زرياب. سرايش شعر بلند تأمل. سفر و سخنراني در كينگز كالج تورنتو- كانادا براي انجمن قلم ايران. دعوت ازسوي پن نيويورك به اتفاق دولت­آبادي و سپانلو و مندني­پور در مهرماه و بحث و سخنراني در دانشگاه كلمبيا درباب فرهنگ و ادبيات ايران. جلسة صداي ادبيات ايران شامل قصه و شعرخواني و بحث (دوزبانه) در انجمن آسيايي و ديدار با آرتور ميلر و ادوارد البي و سوزان زونتاگ و كارن كنرلي و فرانسيس فيتزجرالد و كميتة آزادي نويسندگان وآشنايي با ناشران آمريكايي و اعضاي رئيسة پن و ديدار رسمي از موزه بروكلين. سفر به شهرهاي واشنگتن، اورلاندو، آتلانتا، سان فرانسيسكو، لس آنجلس براي سخنراني و شعرخواني و ايراد خطابه درباب فرهنگ مردم دردانشگاه ميشيگان به دعوت پروفسور وينفور. سفر به لندن وشعرخواني و ديدار از مجامع فرهنگي. انتشار پرينت  محدود(100 نسخه) شعرهاي من و پوپك و مراجعت به ايران.

1379- لطفا درب را ببنديد، نشر آتيه و ثالث. دعوت به فرانكفورت براي سخنراني بزرگداشت احمد شاملو (اول مهر) و شعرخواني و سخنراني در شهرهاي هايدلبرگ، هانوفر، كلن، برلن، اقامت در پگنيتز و نوشتن مقدمه­اي بر آثار علي اكبر صفاييان. شروع يك سناريو. حركت به لندن (15آبان)  و اقامت و ايراد چند سخنراني و شعرخواني در مجامع فرهنگي ازجمله در گروه ادبي پنجشنبه­ها. انتشار پرينت محدود (100 نسخه) مجموعه شعر دري به شادخويي.

1380- مجموعه داستان قصة روشن، نشر سالي. انتشار كتاب آينة بامداد به سفارش  نشر فصل سبز. سخنراني در دانشكدة فني دانشگاه تهران درباب طنز در آثار شاملو. شركت درشعرخواني در دانشكدة خواجه نصير طوسي. سخنراني دربارة شاملو در سالگردش در دانشكدة علم وصنعت اراك . عضو هیأت دبیران کانون نویسندگان ایران. انتخاب به عنوان رئیس هیأت مؤسس بنیاد شاملو. دعوت برای سخنرانی به جزیره کیش ازسوی مرکز گفتگوی تمدن­ها که از سوی مدعو مسکوت ماند. سفر به آلمان (برلن ومونیخ) و خواندن شعر و قصه دوزبانه (همراه محمود دولت آبادی) به دعوت انستیتو گوته سفر به اشتوتگارت وکارلسروهه. سفر به پگنیتز و بازگشت به برلن و شعرخوانی. کوشش برای تهیۀ آنتولوژی داستان­های معاصر ایرانی برای ترجمه به آلمانی.

1381- بازگشت به تهران دراردیبهشت و انتخاب برای گزینش آثار هنری و دبیر همایش (سخنران) سومین بی­ینال مجسمه­سازی ایران در موزه هنرهای معاصر به دعوت پرویز تناولی. تحریر نقد و بررسی آثار خانم بهجت صدر به سفارش موزه هنرهای معاصر. سخنرانی در فرهنگسرای ارسباران دربارۀ دولت آبادی. سخنرانی دربارۀ صادق هدایت دردانشکدۀ صنعت آب وبرق. قصه خوانی درجلسۀ ویژۀ کانون نویسندگان در گالری سامی. شعرخوانی همراه سیمین بهبهانی در پاتوق فرهنگی تهران. شرکت در فیلم احمد محمود و بحث دربارۀ آثار او همراه محمدعلی سپانلو به کارگردانی بهمن مقصودلو. سخنرانی دربارۀ نقاشی­های سهراب سپهری دردانشکدۀ تربیت مدرس، سخنرانی در باب شعرجوان­ها و جایزۀ شعر در انجمن ادبی فراپویان. سخنرانی دربارۀ طنز در آثار هدایت درانجمن ادبی خانم ضیائی و سخنرانی در دومین سالگشت بامداد شاعر در خانۀ وی زیر عنوان افشای کوه ابتذال. انتشار سفرهای ملاح رؤیا (شامل پنج کتاب بر بام بم، سفرهای ملاح رؤیا، پوپکانه، شیدائی­ها، دری به شادخوئی) توسط فصل سبز. چاپ نیشخند ایرانی (شامل کتاب­های یادداشت­های آدم پرمدعا­، آقای ذوزنقه، یادداشت­های بدون تاریخ­، شبنگاره­ها) توسط انتشارات روزنه، سخنرانی در مراسم تجلیل از چهل سال روزنامه­نگاری مجابی توسط اهل هنر و ادب درقزوین. بازچاپ شناختنامۀ شاملو و شناختنامۀ ساعدی توسط انتشارات قطره. تدارک بازچاپ کتیبه وایوب توسط نشر کاروان. تدارک مجموعه مقالات اجتماعی وادبی ومصاحبه­های فرهنگی به صورت کتاب نگاه کاشف گستاخ توسط نشر افق. انجام مصاحبه­ای طولانی توسط علی شروقی که به تهیۀ کتابی درمورد زندگی وآثار نویسنده بیانجامید. نوشتن آخرین بخش ازکتاب تاریخ نقاشی مدرن ایران در دودهۀ اخیر به سفارش نشرهنرایران. انتشار سال­های شاعرانه (شامل سه مجموعۀ پیشین: فصلی برای تو، زوبینی بر قلب پائیز، پروازدرمه) ازانتشارات کتاب مهر. چاپ شعرهای تازه با عنوان شعر بلند تأمل (شامل دفترهای شعربلند تأمل، شعرهای من وپوپک، به نسیم صبح فردا، کلام غایب) توسط کتاب مهر. دعوت به دانشگاه دمشق برای سخنرانی دربارۀ روابط ادبی ایران و عرب که مدعو عذرخواست. کوشش برای ثبت رسمی کانون نویسندگان ایران و مذاکره با مقامات فرهنگی مسئول (بی نتیجه ماند). احضار توسط ادارۀ عملیات دادگستری (یا حفاظت سپاه) و بازجوئی مکرر به اتهام عضویت درکانون نویسندگان. ترجمۀ چند داستان کوتاه وی به سوئدی و آلمانی و چک و ترجمۀ «شعرهایش» به سوئدی و فرانسوی و آلمانی وترکی. ترجمۀ مقالات وی به عربی و آلمانی و انگلیسی. حراج ارزان کلکسیون نقاشی خود برای گذران معیشت روزانه. شروع داستان­های تمثیلی روایت عور ملهم از ادبیات ایرانی. قصه­خوانی و تحلیل آن توسط حاضران در مجلۀ کلک به اهتمام حسن اصغری و در مجلۀ کارنامه به کوشش محمد محمدعلی. استاد راهنما دررسالۀ زبان شاملو دورۀ کارشناسی ارشد حبیب مدانلو. سخنرانی نگاهی به آثار شاملو درخانۀ گل­ها به مناسبت سالگشت وی. داورمسابقۀ ادبی یلدا درزمینۀ داستان کوتاه سال 80. داور مسابقۀ  شعر 80 در کارنامه. داورانتخاب منتقدان و پژوهشگران برگزیده. سخنرانی طنز در آثار بهرام صادقی درفرهنگسرای اندیشه. سخنرانی دربارۀ نقش نقد درزندگی وآثار ضیاء پور.

1382- (وقایع این دهه دردست بررسی است)

1383- روایت عور آماده چاپ شد. خاطرات شفاهی جواد مجابی آمادۀ چاپ.

1384- …

1385- …

1386- بازبینی دفترشعر ترانه­های مجوسان برای چاپ در نشر نگاه.

1387- انتشار جلد اول مجموعه اشعار توسط انتشارات نگاه. سخنرانی در دانشکده ادبیات تهران.   سخنرانی درباره محمد حقوقی درتالار نقش جهان. شعرخوانی در گروه فرهاد عابدینی. شرکت در جشنواره تیرگان (کانادا /تورنتو) و ایراد سخنرانی در باب هنرهای تجسمی. چند مصاحبه با نشریات داخلی (کارگزاران، آزما و . . .) یک ترم تدریس در موسسه ویژه به دعوت امرالله فرهادی (بی نتیجه). آمدن کامران شیردل به منزل برای گفتگوی تصویری کوتاه راجع به محمد احصائی. سخنرانی دربارۀ کتاب محمد بهارلو درخانه هنرمندان. صحبت در فیلمی برای ضیاپور.

1388- صحبت درباره فریدون آدمیت به مناسبت سالگردش درخانه او به اتفاق دولت آبادی، سپانلو، عبدالله انوار. چاپ «جونم واست بگه» درسوئد توسط انتشارات پن پاب (آرش استاد منش). دیدار از کتابخانه معظم شخصی دکتر لطفی به اتفاق باستانی پاریزی و شاهرخ تویسرکانی. دیدار جمعی با برو بچه­های سابق روزنامه اطلاعات ازمدیر تا چاپگر درمنزل علی باستانی. نوشتن مقاله­ای درباره ابوالحسن صدیقی برای تندیس. خواندن 4 شعربرای بی بی سی به خواهش آنان. کورش حاجی­نوری سردیس برادرم را که شکسته بودترمیم کرد و آورد.  

1389- انتشار دفترشعر وطن روی کاغذ درانتشارات پن پاب سوئد. انتشارکتاب شعر امروز خیابان درانتشارات پن پاب سوئد.

1390- پسرک چشم آبی براساس داستانی ازمجابی توسط محمدرضا مالکی، سینا ییلاق بیگی به صورت عروسکی درتالارمولوی اجراشد. دیدار شد از این کارگروه سنجاق قفلی. ناصراویسی توسط فتانه دادخواه تابلوئی با مضمون ساعت 5 عصر (انقلاب ایران) ازواشنگتن برایم هدیه فرستاد. گفتگوی طولانی و ناتمام با عظیمی نژادان در باب زندگی وآثارم که تا حالا متنش را برای اجازه به من نداده. سفر به سوئد برای شرکت  درنمایشگاه یوتوبوری و سخنرانی درباره ساعدی (با چهلتن وکوشان و پوپک که مقاله ناستین را خواند). شعرخوانی درگالری هنرایران (به اتفاق نام­آوران شعرمعاصر). یادکردی ازتورج حمیدیان درمراسم وفاتش. سفربه قشم با خانواده. سفر به بوشهر.

1391- حضوردر فیلمی درباره سیمین دانشور (توسط جواد میر هاشمی). سفر به آستارا. رد دعوت به کردستان عراق برای شعرخوانی. فسح قرارداد­های 5 کتاب (شناختنامه­های شاملو و ساعدی و مجابی وکنارغیب ایستاده ام و ازدل به کاغذ) وپس­گرفتن کتاب­هایم از نشر قطره. اعتراض به نشر افراز برای تعلل در نشر (پنج نمایشنامه و رمان شهربندان و کتاب نام­ها بین سکوت و صدا). به روزنه تلفن زدم که اگر نیشخند ایرانی را بازچاپ نمی­کنید آمادۀ فسخ قراردادم. (ظاهرا این ناشران درپی اشاره­ای که از جائی بهشان شده درتوطئه سکوت شراکت دارند) و گرفتاری­های دامنه­دار و مشکوک. عقد قرارداد  دوکتاب برج­های خاموشی (بانام بنفشه­های سراشیب) وسرآمدان هنر نو با انتشارات به نگار. انتشار نسخه الکترونیکی رمان درطویلۀ دنیا توسط حسین ستاره (اچ اند اس) درآمازون. نوشتن چندین مقاله در جراید و ایراد چند سخنرانی از جمله در منزل محمدرضا اصلانی درباره تاریخ طنزادبی ایران (رضا سرور و علی شروقی راجع به طنزمن صحبت کردند). به مناسبت تولدم علیرضامجابی در آتلیه رنگواژه ضیافتی کوچک ترتیب داد که سیمین بهبهانی وسپانلو و اشکوری درباره من صحبت کردند و هدایائی ردوبدل شد. خواندن مقالۀ آه از این لطف به انواع عتاب آلوده دردانشکده علوم دانشگاه تهران همراه سخنرانی علی دهباشی و متأسفانه یک استاد قلتبان. متن­خوانی از روایت عور درفرهنگسرای باغ ورشو به نفع زلزله زده ها. سخنرانی در جلسه مرکز عصب­شناسی و مغز نوروساینس (دربیمارستان شهدای تجریش) درباره تنانگی. شعرخوانی در جلسه شعر و قصه درکرج به دعوت خوانساری و آموسا. سخنرانی درخانه هنرمندان به مناسبت انتشار مجموعه آثارحسین محجوبی.  سخنرانی درمراسم نکوداشت رضا نوربختیار درانجمن عکاسان ایران. انتشار دفتر شعر سوار قطار فردا (نشر ثالث). فیلم زندگینامه جواد مجابی که جمشید برزگر به سفارش بی بی سی ساخته شده بود در آن تلویزیون به نمایش در آمد.

1392- نوشتن مقدمه­ای برکتاب تک­چهره­های اهل ادب و هنر اثرامیرمحمد قاسمی­زاده نشر آمه. ضبط شعرخوانی و طنز در استودیو به درخواست پیمان سلطانی که موسیقی رویش بگذارد. دیدن تئاتری با شرکت گلاب آدینه درایرانشهر، ادیپوس امین اصلانی درتالار شمس، باغ آلبالو توسط تویسرکانی، دیدن فیلم سپانلو درخانه هنرمندان، دیدن بازی یارتا یاران، نمایشی ازناصرحسینی مهر و نمایش های دیگر. سخنرانی دربارۀ شاهنامه نگاری حجت الله شکیبا. اجازه گرفتن امیرمسعود سهیلی برای ساختن فیلمی دربارۀ پسرک چشم آبی. پیش ازآن یک کارعروسکی بر اساس این کتاب ساخته شده بود و مهمتر از همه است کارگروه بیژن مفید در خوانش این کتاب همراه با موسیقی روشن روان در کانون پرورش فکری کودکان. سخنرانی درباره توهم در ادب فارسی درمرکز نوروساینس به دعوت دکتر نجل رحیم. صحبت در جمع روانپزشکان دربارۀ توهم زائی و توهم زدائی به دعوت دکتر جلالی. مصاحبۀ مهندس حائری با من دربارۀ پیوند معماری و شعر.

1393- دیدار با عزت الله انتظامی درپی گلۀ او که چرا به سراغم نمی­آئی. رفتیم وخوش گذشت. بازنگری دوکتاب شعر روز جشن کلمات و دراین اتاق­ها برای چاپ. قرار گذاشته بودند که روزتشییع باستانی پاریزی ازدانشکده ادبیات من هم صحبت کنم، نگذاشتند. عاشقانه­های جواد مجابی که هیرمند کمی شیک چاپ کرده، برای عیدانه و کادو دادن مناسب است.  انتشار سرآمدان هنر نو توسط انتشارات به نگار. نودسال نوآوری در هنرهای تجسمی مدرن ایران توسط نشر پیکره آماده انتشار. روزجشن کلمات دوناشر عوض کرد حالا قراراست که بوتیمار چاپ کند. درجلسه ماهانه نوروساینس که از داستایوسکی سخن می­رفت من هم درباره اندیشه و تخیل او حرف زدم. انتشارات آمه آمادگی خود را برای انتشار کتاب شکل نوشتنم هستم اعلام کرد. درفیلمی با موضوع آل احمد ده سال پیش حرف زده بودم، حالا در خانه هنرمندان به نمایش در آمد، درآن جلسه خواستند صحبتی هم بکنم. انتشار گزینۀ اشعارجوادمجابی (انتشارات مروارید). فوت خانم بهبهانی. سخنرانی من و دولت­آبادی و شجریان در مراسم او در حیاط تالاروحدت. کاشتن درخت در موزه­باغ قصر به اسم مجابی. سفر10 روزه با حمید رضا رضائی به بانکوک. سخنرانی دربارۀ پرویز شاپور درخانه هنرمندان. بازگشت پوپک پس از 20 سال از لندن برای اقامت دایم درایران. مهاجرت حسین  و شراره به تورنتوی کانادا. شرکت درمراسم اهدای شوالیه به شجریان درسفارت فرانسه. شرکت درمراسم اهدای جایزه به کامبیز درم بخش.

1394- هنگام نه گفتن­ها فرا رسیده: به خانمی ازسرای اهل قلم که تلفن زد بیا و در فرهنگستان هنر دربارۀ تاریخ تجسمی حرف بزن! به یوسف­زاده طراح که توقع داشت در مورد طرح­های معمارانه­اش حرف بزنم. به خانمی که می­خواست در بزرگداشت سپانلو حرف بزنم که برنامه­شان تفننی به نظر آمد. به خانمی که از فرهنگسرای اشراق می­خواست در باب باغ گم شده با نوجوانان دبیرستانی سخن بگویم. به نصرت الله نوحیان که می­خواست برای مجلۀ آقائی به نام دیان (در آمریکا) مطلبی بنویسم. به غلامرضا نامی که می­خواست در کاتالگ احمدی نقاش قلمفرسائی کنم. امیدوارم بتوانم این امتناع راهمراه با نوعی فروتنی و ادب ادامه دهم. انتشار دفترشعر سر بر خط عاشقی (نشرثالث). انتشار مجموعه شعر در این اتاق­ها (نشرچشمه). دعوت به کاشان برای افتتاح موزه منوچهرشیبانی و ایراد سخنرانی و شعرخوانی. سخنرانی دربارۀ سرآمدان هنر نو در گالری چهارسو. اولین افتتاح رسمی نمایشگاه نقاشی حسین مجابی درخانه هنرمندان با نمایش فیلمی از هومن حسنی به اهتمام حسن حامدی (تندیس) و سخنرانی من و دکتر صنعتی دربارۀ هنرمند فقید. شعرخوانی در محل کارنامه و چند جای دیگر همچنین سخنرانی در مورد محمد مختاری و دیگران. دعوت ازسوی ژیوار به ازبکستان و دیدار از تاشکند و سمرقند وبخارا همراه ناستین و پوپک و جمعی از اهل فرهنگ. دعوت دانشجویان از من به شیراز برای سخنرانی دربارۀ عبید. ضبط چندین کتاب خودم دراستودیو برای بتهوون که هنوز بابک چمن­آرا منتشرش نکرده.

1395- از ایسنا (دستاران) تلفن کرد در جلسه اهدای جایزه خبرنگاران من هم صحبتی کنم، پذیرفتم. صحبت دربارۀ خانم سیمین دانشور درفیلم جواد میر هاشمی (تا حالا در فیلم­های مربوط به اردشیر محصص، منوچهرآتشی، چندبار برای شاملو و ساعدی، بهمن محصص، دولت آبادی، شجریان، بهجت صدر، ژازه، غزاله علیزاده، پیل آرام و . . . صحبت کرده ام). دربارۀ سعدی شیرین سخن در شهرکتاب ابن سینا صحبت کردم. علی دهباشی هم بود و بعدا از من خواست که درشب­های بخارا در مورد طنز سعدی حرف بزنم. در آذرماه در موقوفه افشار درشب طنزسعدی حرف زدم فیلمی هم نمایش داده شد. انتشار دفترشعر وطن روی کاغذ (نشر چلچله). سخنرانی دربارۀ پزشک­نیا در گالری شیرین. رونمائی کتاب نود سال نوآوری درموزه هنرهای معاصر با سخنرانی بی ربط مهدی حسینی وتوضیحات من. التهاب کیسه صفرا و رفتن به بیمارستان عرفان وخطر مرگ عمدی توسط یک سلاخ تحصیلکرده( !) و نجات از آن وخامت به کوشش خانواده ویاری مشفقانه دکترخسرو پارسا و جراحی توسط دکترصالحیان. مهمانی تولدم توسط یغما گلروئی و حضوراهل ادب و هنر. سخنرانی درمورد 50 سالگی گالری سیحون درموزه هنرهای معاصر. سفر فرهنگی یک روزه به قزوین با جمعی از اهل ادب.

1396- سفر خانوادگی به رامسر. سفربه شهمیرزاد. عمل لیزیک چشم. نمایش فیلم پسرک چشم آبی به کارگردانی حسن لطفی درگالری لیلی فرهاد پور. انتشار مجدد سیبو و سارکوچولو پس از چند دهه توسط کانون پرورش فکری کودکان. سالگرد تولد و اجرای چند برنامه توسط دوستان ازجمله کیک تولد پس ازپایان نمایش آقای نعیمی درپشت صحنه تالار وحدت. شرکت در جلسات ادبی ماهانه در خانه پوپک که چندین ماه ادامه داشت و هربار قریب چهل نفر ازهنرمندان و دوستداران هنر نو، برای شعر و قصه­خوانی و نمایش فیلم و نقاشی و بحث­های فرهنگی درآن شرکت می کردند. انتشار دفتر شعر روزجشن کلمات (انتشارات بوتیمار) انتشار دفتر شعر بیست و شش (انتشارات بوتیمار). رونمائی رمان گفتن در عین نگفتن (نشرققنوس) در شهرکتاب دانشگاه. انتشار دفتر شعر هنوز ای وطن (کتاب کوله پشتی). تعمیرات جسمانی از ایپملنت گرفته تا لیزیک و ورزش صبحگاهی و استخر رفتن و این جورها.

1397- سفر به دبی برای ویزای کانادا که من و خانمم  مهمان  الطاف عبداللطیف زبیدی بودیم. دعوت به برلین برای سخنرانی درباره صد سال ادبیات معاصر ایران درمراسم جایزه یونسن و سخنرانی درشهردیگر با اشاره به آن رسالۀ معدوم زکریا رازی. سفر به کاشان همراه انجمن صنفی نویسندگان پایتخت و ایراد سخنرانی در همایش کپی رایت. دعوت دوستانه به کرمان و سخنرانی در زمینۀ طنزپارسی. سخنرانی در رونمائی کتاب­های دوستان از جمله مجموعه خصوصی لیلی گلستان (با مقدمۀ من) درسام سنتر. دعوت به شهرکتاب و سخنرانی برای افتتاح مجموعه درس­گفتارهائی راجع به عبید زاکانی؛ همراه تکمیل همایون. اهدای جایزۀ داود رشیدی به عمید نائینی دراولین بزرگداشت رشیدی درتالار وحدت.

1398- نگارگری در شاهنامه عنوان سخنرانی­ام در بخش ایرانشناسی دانشکده ادبیات دانشگاه تهران بود. سخنرانی درنگارستان با موضوع نقاشی و سخنرانی در خانه وارتان. مصاحبه­های  متعدد با روزنامه­های شرق و اعتماد و ایران دربارۀ کتاب­های منتشرشده و عقاید منتشرنشده ام. انتشار دفتر شعر روزنامه مرد عزلت گزین(نشرچشمه). دعوت پوپک برای رفتن به پتربورگ با ناستین و دیدار مجدد از ارمیتاژ و حضور در خانه داستایوسکی و نوشتن فصل مکملی ازکتاب «ایالات نیست در جهان». سفر چهل روزه به تورنتو برای دیدار حسین و شراره، بازنویسی ایالات نیست درجهان، نقاشی یک دفتر برای میزبان­های دوست­داشتنی، شرکت مشروط در فیلم ارسلان براهنی در مورد زندگی ادبی محمد مختاری. سخنرانی دردانشکده ادبیات دانشگاه تهران دربارۀ دهخدا روشنفکر مدرن ایرانی. انتشار «به قول مردم گفتنی» ( نشرچشمه ). بازنشر دفترشعر وطن روی کاغذ (نشرگویا). بازنشردفترشعر روزجشن کلمات (نشرگویا). نشر دفتر شعرآسمان مضطرب (نشرگویا). نمایش فیلم همراه باد راجع به کیارستمی به کارگردانی شادی­زاده که در آن صحبت کرده بودم. برگزاری مراسم فرهنگی هشتادمین زادروز در نشر ثالث به اهتمام جعفریه همراه با نمایشگاه ده­ها اثری که هنرمندان معاصراز چهره شاعر پرداخته­اند. شرکت در رونمائی کتاب به قول مردم گفتنی با سخنرانی فرشته احمدی و محمد ابراهیمیان. شرکت در رونمائی انتشار ماهنامه ادبی وزن دنیا به سردبیری پوریا سوری وسخنرانی کوتاه. سخنرانی درافتتاح کنگره جهانی ارتوپدی درمورد ساحت های طنز. سخنرانی به دعوت انجمن صنفی نویسندگان پایتخت در تالار شمس. شرکت در دومین بزرگداشت رشیدی و اهدای جایزه به جلال ستاری.

1399- دعوت مسعود کیمیائی برای سخنرانی در مدرسه سینمائی­اش درمورد دو موضوع کرونا و ادبیات جهانی و صد سال طنز در ایران. دو روز بعد به سختی به کرونا مبتلا شدم و بیم رفتن جان در آن درج بود. شروع کتاب شوخی­های بی مرز. انتشار ایالات نیست در جهان (نشرققنوس) و گفتگوی اینترنتی زنده درباره ادبیات معاصر ایران، همراه با نمایش فیلمی کوتاه. انتشار عین حب نبات (نشر گویا). انتشار کتاب سه جلدی خاطرات نسل آخر پس از 20 سال ازسوی نشر ثالث. انتشار از دل به کاغذ (انتشارات نگاه). بازنگری نهائی دو کتاب شعر روزگارکرونائی ما که هنوزدرکشوی میزاست و دفترشعر کلاغ جوان(که درنشرگویا اصلاحیه فراوان خورده است). چندکتاب تازه­ام در نشرگویا منتظر مجوز بی­اصلاحیه مانده­اند. شروع دفترشعرجدید افق انفجار ازشهریور . گفتگوی مفصل با اندیشه پویا بر محور خاطرات نسل آخر. برنامۀ دنباله­دار خواندن تکه­هائی از رمان، داستان، شعر، یادداشت­های طنز آمیز در اینستاگرام به یاری همه جانبه پوپک و تنظیم مرتضی بمانی برای شنوندگان جدی.

1400- انتشار کتاب­های روزگارهنرمند ما، شعر امروز خیابان و کنار غیب ایستاده ام توسط نشر گویا. خوانش صوتی منظومه­ هایم که آماده برای انتشار است. انتشار شماره 16 وزن دنیا ویژۀ شعرهای مجابی با مقاله داود سعیدی ودیگران. کتاب شوخی­های بی مرز (شوخیانۀ 1) را برای استفاده عموم به رایگان درسایت خود قرار می­دهد. اتمام (شوخیانۀ 2) با نام “روزگارخنده دار” و (پایان شوخیانۀ 3) با عنوان “این خندستان”. همکاری با سازمان خصوصی آرته جهت تکمیل فیلمی که موضوعش زندگی و آثار جوادمجابی است و این فیلم (پس از پنج سال) ادامۀ فیلم قبلی آرته درمورد زندگی ادبی مجابی ومستند تاریخ نقاشی مدرن ایران  است.